وبلاگ صدیقه آخوندی

گاهنوشته های یک مهندس صنایع

وبلاگ صدیقه آخوندی

گاهنوشته های یک مهندس صنایع

سلام خوش آمدید

۲ مطلب در شهریور ۱۴۰۰ ثبت شده است

من عمیقا دلم به آینده روشنه!

از بچگی هر چی که میشد تو دلم یه خوشحالی و ذوقی بود که میگفت روزای خوبی در انتظارته، آخرش بالاخره همونی میشه که میخوای!

اگه یروز معلم ازم درسی رو میپرسید و بلد نبودم تا چند روز بعدش عزا نمیگرفتم ،ناراحتیم واسه چند ساعتی بود که تو مدرسه بودم بعدش کلا یادم میرفت🙃

تعریف از خود نباشه میدونستم حافظه خوبی دارم اما تنبلیم گاهی اوقات گل میکنه،میدونستم من لایق بهترین هام و شدیدا اینو باور داشتم، میدونستم من اگه چیزیو بخوام میتونم به دستش بیارم،گذشت و گذشت رفتم راهنمایی و دبیرستان و دانشگاه ،علی رغم فضای استعداد کش و اعتماد به نفس کشِ این مکان ها ،من همچنان با تمام داستان ها و فراز و نشیب هام گذروندم و مثبت های درونیم رو حفظ کردم و هنوز هم به این معتقدم که آینده بسیار درخشانی در انتظارمه هر چند ، کوچیک تر که بودیم خواهر دوقلوم میگفت دلت به تیر چراغ برق وصله که همیشه روشنه🙃😂

اما این حرف ها به گوش من نمیرفت چون ندای آینده روشن است در عمق جان من نفوذ کرده بود🥰👌

بین من و شما بماند یه پادگار:آینده من روشن تر از هر چهل چراغیه،من به این ایمان دارم و درنهایت هم خلقش میکنم🥰💯

  • ۰ نظر
  • ۲۴ شهریور ۰۰ ، ۰۱:۴۳
  • صدیقه آخوندی

 

سر سفره بودیم ،داشتم به این فکر میکردم که چقدر دستم بی نمکه،همه دنبالِ نمک بیشترن،هیچکس نمیگه اندازه اس تا اینکه یکی از اون سر سفره گفت نمک ها یه مدتِ اینجوری شده،انگار دیگه مثل قبل شور نیست متوجه شدم تقصیر دستِ من نیست،نمکا دیگه مثل نمکای قدیم نیست...

شما هم دیگه به خودتون نگید بشکنه این دست که نمک نداره،مشکل مال نمکای این دوره زمونس😉

عسلا هم فک کنم دیگه مثل قدیم نیست پس دستتو تا کمر نبر تو عسل،گفت شیرین نیست تقصیر خودته😉🙃

  • ۱ نظر
  • ۲۴ شهریور ۰۰ ، ۰۱:۰۲
  • صدیقه آخوندی