چشم هایم پُره از حسرت دیدار شما
وصدایم پُره از بغض نگاه های شما
و دلم لحظه به لحظه نگاه های تورا میطلبد
هر نفسی که می آید پره از یا مهدیست
مهدی فاطمه دلها به ستوه آمده است
چه شود تا که جوانیم بیایی آقا؟!
دلمان را به صدا و به نگاهی ببری
چه شود تا که ندای انا المهدی تو
بنوازد دل ما را وبا خود ببرد جان ها را؟!
مولای من!تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم رود از هر مژه چون سیل روانه ؟!
تا کی دیده هامان غیر تو را بیند و از دیدن روی گل تو محروم باشیم؟!
تا کی در آرزوی عدالت عالم گیرت و نگاه مهر افروزت بمانیم؟!
ای تنها ناجی جهان بیا که آمدنت دارد دیر میشود دارد جوان سینه زنت پیر میشود.
مولای من! بیا و فرجی کن.
- ۱ نظر
- ۲۱ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۴۷